ترک پوشک
انگار دارم خواب می بینم تموم شد به خوبی وبدون دردسر به راحتی خودش میره دستشویی تقریبا هر یکساعت البته به خوردن مایعات بستگی داره
عصر جمعه 29/6/92 بود از یه مسافرت چند ساعته برگشتیم جاتون خالی رفتیم عباس اباد بهشهر خوش گذشت هوا یه کم گرم ولی رطوبت بالا بود حورا رو حموم کردم بعد هرچی تلاش می کردم براش پوشک ببندم وول می خورد نمی ذاشت فرار می کرد انگار بی فایده بود هی اصرار می کرد ما ببی نبند
(مای بی بی )
منم تسلیم شدم دلشوره داشتم که موفق میشم یا نه اراده ام رو قوی کردم و مصمم تا کم نیارم تاساعت 10 شب چند تایی شورت شستم ولی قبل خواب رفت جیش کرد و منم بدون اینکه براش پوشک ببندم خوابوندمش
صبح صدام کرد بریم دستشویی خلاصه اینجوری شد بعد نگرانی دوم بیرون رفتن بود که اینو هم موفق شدم با کالسکه بردمش یه مسافت تقریبا 1 ساعته تحمل کرد بعد جیش کرد خیالم راحت شد
به نظرم خیلی کار سخت وطاقت فرسایی هست انقدر کیف می کنم خودش میره سمت لگنش میگه ننین شورتم در بیار 0نگین شورتمو در بیار)
از این مرحله هم گذشتم تا ببینم چی میشه الان 4روزی میشه که پوشک نمی بنده افرین دخمل من
دوست دارم تو را برای اینکه بهترینی
برای اینکه به من درس تمرین اراده رو دادی
ای معلم کوچولو تا بی نهایت دوســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتت دارم